سفارش تبلیغ
صبا ویژن






















الله ابهی

روزی یکی از مبلغین مشهور بابی به روستایی میرود و شروع به تبلیغ میکند و اظهار میکند امام دوازدهم و حجت منتظر،

 مهدی موعود ظهور کرده است و ما هنوز در خواب غفلت و جهالتیم .که ناگهان کودکی سید نزدیک میاید ودر وسط اظهارات

او میگوید: آقا این مهدی موعود،اسمش و اسم پدرش چیست ؟مبلغ میگوید:اسمش سید محمد علی باب، پدرش سید

محمد رضا است. کودک میگوید: این شخصی که میگویی به ما هیچ ربطی ندارد و ما منتظر او نبودیم ،ما منتظر مهدی پسر

 امام حسن عسگری (ع) هستیم .این مهدی که معرفی میکنی برای خودتان باشد.که با شنیدن این سخنان مردم آبادی

به خود آمده و مبلغ  بابی را از آبادی بیرون کردند.

ومبلغ در خاطراتش مینویسد :من در مدت عمرم مانند آن ساعت سر افکنده وشرمسار ومبهوت نشده بودم...(1)

ندایی آشنا !!!!!

ای کاش همه ما  روزی کودک درون مان بیدار شود ودشمن را شرمسار وسر افکنده کنیم
.

کودک آگاه

پینوشت......................................

1.کتاب محاکمه وبررسی باب وبهاء ج1 ص48

 


نوشته شده در جمعه 89/8/21ساعت 12:48 صبح توسط آشنای قریب نظرات ( ) | |

Design By : Pichak