سفارش تبلیغ
صبا ویژن






















الله ابهی

تصورکنید در موقعیتی قرار گرفته اید که جانتان در خطر است ومجبورید  برای نجات خود بسیاری از عقایدتان را کتمان کنید.آیا این کار رامیکنید؟
مطمئنا هر انسان عاقلی در چنین شرایطی همه عقایدش را کتمان میکند تا جان خود رانجات دهد که چنین عملی از نظر همه انسانها پسندیده است ،حتی در اسلام هم به آن سفارش شده و به تقیه معروف است همچنین از ائمه معصومین (ع) در این زمینه احادیث زیادی نقل شده است.


ولی دینِ به اصطلاح نجات بخش بهائیت ،کتمان عقیده رادر چنین شرایطی دروغی بزرگ میخواند واین عمل را ممنوع  میداند به طوری که شوقی افندی (ولی امر بهاییان) این عمل را مذموم دانسته  وافراد را ملزم به ابراز عقیده میکند!
در حالی که باملاحظه تاریخ زندگی عبدالبهاء(رهبر بزرگ بهائیان) نشان میدهد او حتی تا آخرین روزهای حیات خود عقیده اش را در فلسطین آشکار نکرد تا آنجا که اهالی آن سرزمین حتی روحانیون مسلمان از عقیده واقعی او خبر نداشتند . اوحتی حضور در نمازهای جماعت آنها را از دست نداد تا سنیان متعصب آن دیار به اهداف پوشالی او پی نبرند.جالب اینکه خود شوقی افندی  این اتفاقات را ذکر کرده است وحرفی از مذموم بودن کار پدر بزرگش نزده است.

 
به نظر شما این کار عبدالبهاء تقیه وکتمان عقیده نیست ؟!
مگر تقیه وکتمان عقیده در بهائیت دروغی بیش نیست !پس چرا رهبر بزرگ بهائیان تقیه کرده است؟
مگر این کار مذموم نیست پس چرا شوقی ماجرای عبدالبهاء را با افتخار نقل کرده است؟

این یکی از احکامی است که بهائیت برای نجات بشر امروزی به ارمغان آورده است که حتی رهبرانشان به آن عمل نمیکنند.


نوشته شده در دوشنبه 89/5/11ساعت 11:54 صبح توسط آشنای قریب نظرات ( ) | |

سلام مولای غریبم ،که از پدران بزرگوارت هم، غریب تری در میان شیعیانت، حتی امشب که شب میلاد شماست کسی نمیداند در کجا خیمه زده ای واحیا  به پا کردی وبرای ظهور فرجت  دعا میکنی ،که به راستی شما به انتظار فرج نشسته ای وما فقط ادعای منتظر بودن میکنیم ، آن هم سالی یکبار که یادمان می افتد که قرار است مردی بیاید که جهان را پر از عدل و داد کند،ماهم برایش جشن میگیریم ،کوچه چراغانی میکنیم، شیرینی  میدهیم... .به راستی وظیفه ما فقط همین کارهاست؟!

چقدر برای ظهورش دعا کردیم اگر هم دعا کردیم ازمشکلاتمان گفتیم ،ازگرانی،نداری،بیکاریمان گفتیم.
گفتیم بیا آقا ولی از خمس و زکات نگو، بیا  ولی به یک شرط،ازآنچه دوست نداریم نگو.
آیا کسی هست که فقط برای آقا دعا کند، برای ظهورش (بی هیچ شرطی )دعا کند؟ هستند ولی خیلی کمند.
اگر همه ما واقعا دعا میکردیم آقا می آمد ودیگر اینقدر غریب نبود که ببیندعده ای تظاهر به اسلام میکنند ولی ریشه به اسلام میزنند ،بعد از گذشت چند هزار سال عده ای دین جدش را نسخ کردندو دین جدید آوردند ،عده ای حیا نکردندو ادعای خدایی کردند و او فقط غریبانه  نگاه کرد و هیچ نگفت ،تنها صبر کردهمچون پدرش علی(ع) ومنتظر ماند تاروزی بیاید جهان را از این ظلمها وفسادها پاک کند.

به راستی  ما منتظر واقعی هستیم؟؟؟بیایید کمی با خودمان  خلوت کنیم و به کارها یمان فکر کنیم:
اگر منتظر واقعی هستیم پس چرا درحضور آقا با گناه دست دوستی میدهیم وباشیطان عکس یادگاری میگیریم ،چشم مولا را گریان وصورت آقا را باسیلی سرخ میکنیم ونمیفهمیم؟!
اگرمنتظر واقعی هستیم چراجمعه هایمان بدون ندبه واشک وآه به پایان میرسد ونمیدانیم وقتی دل آقا از گناهان ما میگیرد عصر جمعه اینقدر دلگیر مییشود؟!
اگر منتظر واقعی هستیم پس چرا به نبود آقا عادت کردیم و گفتیم آقا این جمعه نیا عروسی داریم ،این جمعه نیا  کنکور داریم ،این جمعه نیا مهمان داریم...؟!
ای کاش روزهای غفلت ما از شبهای غیبت او طولانی تر نبود.

بیایید امشب که شب قدر است دوباره با آقایمان آشتی کنیم و از مولا بخواهیم  برای ما دعا کند،هرچند که اوهمیشه برای ما دعا میکند ولی دنیا وظواهرش نمیگذارند چشمهای ما بینا شوند تا دلبر را ببینیم وگوشهای ما شنوا شوند تا صدای هل من ناصر ینصرونی(آیا کسی نیست مرا یاری کند)مولا رابشنویم.
بیایید باهم امشب عهد ببندیم که آقا را تنها نگذاریم وسعی کنیم از منتظران واقعیش باشیم وبرای ظهورش خالصانه دعا کنیم
:"اللهم عجل لولیک الفرج" 


نوشته شده در دوشنبه 89/5/4ساعت 11:24 عصر توسط آشنای قریب نظرات ( ) | |

امروز که داستان حضرت موسی(ع) را میخواندم،متوجه شدم که چگونه این پیامبر الهی در رساندن پیام خود ثابت قدم بود، در حالی که خود راپیامبری ازطرف خداوند معرفی کرد که برای نجات قوم بنی اسرائیل آمده است از فرعون که بزرگترین دشمنش بود هیچ ترس و واهمه ای نداشت و از اینکه اظهار نبوت کند پشیمان  نبود چون او یک هدف مشخص داشت وسخنش سخنی الهی بود پس دیگر لازم نبود ترسی داشته باشد واظهار ندامت کند با ا ینکه  بارها فرعون از او خواست  که  از ادعای خود  بازگردد. که این ویژگی درهمه یاملبران الهی وجود داشت و هیچ گاه  ازسخن  خود که سخنی حق بود دست برنداشتند و درسخت ترین شرایط به تبلیغ  رسالت خود پرداختند.
 
ولی علی محمد شیرازی(معروف به باب) که ادعا میکرد پیامبری از طرف خداست وبرای نجات بشر آمده است از ادعای خود سه بار اظهار پشیمانی کردوتوبه کرد،جالب اینکه یک بار هم توبه نکرد بلکه سه بار وبار سوم توبه نامه ای نوشت واز گفته های خود اظهار ندامت کرد(بااینکه بهایی ها این توبه نامه را انکار میکنند ولی میرزا ابوالفضل گلپایگانی،بزرگترین مبلغ بهایی در کتاب کشف االغطاء عینا توبه نامه باب را آورده است)

حالا چند سوأل مطرح میشود
اولا اگر باب پیامبری واقعی بود چرا توبه کرد؟!
ثانیا،مگر پیامبری که برای نجات بشر آمده است ازگفته خود اطهار پشیمانی میکند؟!
ثالثا،مگر پیامبری که از طرف خدا آمده است با کوچکترین تهدیدی دست از عقاید خود بر میدارد؟!
حالا به نظر شما چنین کسی میتواند پیامبر باشد وبشریت را نجات دهد؟
 

 

تصویر توبه نامه باب(علی محمد شیرازی)

 

 

 

  

 
برای مشاهده تصویر اصلی این لینک راکلیک کنید.


نوشته شده در جمعه 89/5/1ساعت 1:42 صبح توسط آشنای قریب نظرات ( ) | |

آلبرت اینشتین در رساله­ ی پایانی عمر خودنوشت اسلام را بر تمامی ادیان جهان ترجیح میدهد و آن را کامل­ترین و معقول­ترین دین می­داند و در نامه  ای می نویسد با صمیمانه­ ترین سلام­ها از اینشتین محضر شریف پیشوای جهان اسلام جناب سید حسین بروجردی. پس از 40 مکاتبه که با جنابعالی بعمل آوردم اکنون دین مبین اسلام و آئین تشیع 12 امامی را پذیرفته ام.
ادامه مطلب را در
این لینک ببینید


 عاقبت انسان را می بینید بعضی ها در آخر عمر شان  بیدار میشوند وراه راست را پیدا میکنند مثل آلبرت اینیشتن که تمام عمرش مشغول علم ودانش بود واز اسلام و تشیع خبری نداشت در پایان عمرش اسلام را بر تمام ادیان جهان ترجیح دادو آن را کاملترین ومعقولترین دین دانست وبه دامن اسلام پناه آورد ومذهب واالای شیعه را پذیرفت .

 
ولی بعضی ها با اینکه در راه  راست قرار داشتند، مسلمان وشیعه بودند از راه حق گریختند وبه انحراف کشیده شدند مثل علی محمد شیرازی معروف به باب ،که همه اطرافیانش شیعه بودند ودر خانواده ای مسلمان بزرگ شد وحتی در دوران جوانی در کنار عالمان شیعه مشغول به تحصیل شد ولی بعد از مدتی به انحراف کشیده شد و ادعای بابیت (نایبی)امام عصر کرد سپس مدعی شد امام زمان است وبه دنبال  آن ادعای  پیامبری کرد ومدعی شد دین اسلام ،دین کاملی نیست ونیاز به دین جدیدی است که او پیامبر آن است واینچنین  به گمراهی کشیده شد.
برای همین است که در ادعیه ای که از طرف معصومین به ما رسیده به عاقبت بخیری بسیار سفارش شده است. 

 


نوشته شده در یکشنبه 89/4/27ساعت 9:38 صبح توسط آشنای قریب نظرات ( ) | |

امروز که روز میلاد سرور آزادگان،رهبر عاشقان اباعبدالله الحسبن است،همه شادو مسرورند؛چون امروز مردی آمد که آزادگی را با دادن جان خود وفرزندانش زنده کرد ،برای بر پایی عدل وداد به مبارزه با ظالمین زمان خود رفت ،با قربانی کردن جان خود روحیه جهاد وشهادت را درمیان مسلمین زنده کرد و ندای "هیهات منا الذله"رابه گوش جهانیان رساند .که این همان هدف بزرگ پیامبران الهی است که برای رسیدن به آن تلاش بسیار کردندحتی جان خود را دراین راه از دست دادند.

 ولی وقتی به معنای جدید آزادگی که دین جدید بهاییت برای بشر امروز به ارمغان آورده است فکر میکنم دلم پراز غم واندوه میشود ،که چگونه مردی که خود را منجی بشریت معرفی میکندکه درس آزادگی رابا پناه بردن نزد دشمنان خدا به پیروانش آموخت  وبرقراری عدالت را، دوستی با ظالمین زمان معنا کرد ،همچنین روحیه جهاد وشهادت رابا سکوت در برابر ظلم ظالمین ترویج داد.اینست معنای دلاوری وآزادگی در دین جدید.

 از خدای مهرودوستی میخواهیم به حق مولود امروز روحیه آزادگی و شهادت درراه خودش رابه ما عطا کند. تا بتوانیم معنای واقعی آزادگی را در این جهان پر از ظلم وستم زنده کنیم.      


نوشته شده در پنج شنبه 89/4/24ساعت 4:9 عصر توسط آشنای قریب نظرات ( ) | |

<   <<   6   7   8      >
Design By : Pichak